هنرمند پیشکسوت تئاتر کرمانشاه مطرح کرد؛
خسرو خندان: جشنواره منطقهای گامی بزرگ برای ارتقای دانش هنرمندان است
خسرو خندان تبریزی هنرمند پیشکسوت کرمانشاهی بر این باور است که در جشنواره منطقهای نباید فقط دور هم جمع شویم و چند اجرا ببینیم، بلکه باید از این فرصت استفاده کنیم و اقداماتی انجام بدهیم که تبادل فرهنگی در آن مستتر باشد. برگزاری جلسات منظم نقد و بررسی ایجاد فرصت دفاع برای گروهها با برنامه ریزی درست، دانش هنرمندان حاضر در جشنواره و آثارشان را ارتقا خواهد داد.
خسرو خندانتبریزی، بازیگر، نویسنده و کارگردان پیشکسوت استان کرمانشاه از سال ۱۳۴۹ در عرصه هنر تئاتر فعالیت میکند. خندانتبریزی در جشنوارههای استانی، تئاتر فجر، منطقهای و ایثار مقام کسب کرده و داوری جشنوارههای استانی، سوره، هلال احمر، بسیج و منطقهای در سالهای مختلف را در کارنامه خود دارد.
نمایشهای «راویان، «روایتگران قصههای کهن»، «چه سالها که غریبانه زیستیم»، «ازدواج اجباری»، یعقوب لیث»، «کارمندان روز جمعه»، «مضرات دخانیات»، «خواستگاری» و… بخشی از آثار این هنرمند است. به بهانه احیا و برگزاری جشنواره منطقهای در استان کرمانشاه، پای صحبتهای این هنرمند پیشکسوت نشستیم.
خسرو خندان تبریزی که خود تجربه اجرا در شهرهای مختلف را داشته است میگوید: برگزاری جشنواره منطقهای تصمیمی درست و بسیار خوب است. سالها قبل از انقلاب هم ما مشابه همین کار را میکردیم. به این صورت که در کرمانشاه نمایش روی صحنه میبردیم و بعد میرفتیم در همه شهرهای دیگر استان اجرا میکردیم و بعد از اجرا در استان خودمان به استان دیگری میرفتیم و در شهرهای مختلف آن استان هم اجرا میکردیم. این تبادل فرهنگی باعث میشود هم ما آثار هنرمندان دیگر را میدیدیم هم آنها آثار ما را، درواقع فضایی فرهنگی و خوب ایجاد میکرد.»
او میافزاید: «از این فضای ایجادشده در چنین جشنوارهای میتوانیم برای تبادل فرهنگی استفاده کنیم، وقتی کاری را در استان و شهرستان دیگری اجرا میکنیم، تبادل فرهنگی اتفاق می افتد. جشنواره منطقهای یک قدم اولیه است. از 32 استان، 9 استان به کرمانشاه میآیند و بقیه به استانهای مختلف دیگر میروند؛ این فضای ایجادشده خیلی مهم و نویدبخش است. ولی محدود است به شهر مرکزی که اعلام میشود. امیدوارم شرایطی مهیا شود که در تمام شهرهای استان میزبان، اجراها برقرار باشد»
این هنرمند پیشکسوت، مبحث آموزش در چنین جشنوارههایی را رکن اصلی میداند و توضیح میدهد: «مهمتر از هر کاری، برگزاری جلسات نقد و بررسی و کارگاههای آموزش است. اگر این بخشها را در جشنواره بگنجانیم خیلی کمککننده است. استان کرمانشاه همواره در این امر پیشرو بوده، حتی زمانی که در هیچ استانی این کار را نمیکردند. من خودم بارها مسئول کمیته نقد و بررسی و کمیته آموزش بودم. از بسیاری استادان مطرح دعوت میکردم تشریف میآوردند برای جلسات آموزش و نقد که این امر در ارتقای دانش هنرمندان بخصوص جوانان بسیار مؤثر بود.»
خندان میگوید: «بهتر است جشنواره فشرده برگزار نشود. تعداد روزها را بیشتر کنیم تا فضای فرهنگی غنیتری ایجاد میشود و بدون شک بازخورد بهتری خواهیم داشت چون همه با دل و جان کار میکنند و دوست دارند آثار بیشتری از استانهای دیگر را هم ببینند و از جلسات آموزشی استفاده کنند.»
او ایجاد فرصت اجرای دوباره برگزیدههای استانی در جشنواره منطقهای را فرصتی مغتنم میداند و میافزاید: «گروههای نمایشی برگزیده استانی که به جشنواره منطقهای میآیند این فرصت را پیدا میکنند که در عرصه دیگری هم محک زده بشوند. ببینند بازخورد تماشاگران با آثارشان چگونه است و وقتی موردنقد و بررسی قرار میگیرند، مطمئناً هنرمندان نقاط ضعف و قوت خود را میشناسند و متوجه میشوند اثرشان قابلیت اجرا در چه جایگاهی را دارد.»
خندان با اشاره به اهمیت تبادل اندیشه میگوید: «استانی که بهعنوان مرکز انتخاب شده باید برنامهریزی داشته باشد و با ایجاد یک ستاد اجرایی قوی بهترین نتیجه را از این رویداد بگیرد. نباید فقط دور هم جمع شویم و چند اجرا ببینیم و تمام، بلکه باید از این فرصت استفاده کنیم و یک کار درستوحسابی انجام بدهیم که تبادل فرهنگی در آن مستتر باشد. باید حتماً جلسات منظم نقد و بررسی داشته باشیم و حتی به گروه فرصت بدهیم توضیح بدهد و از کارش دفاع کند و نکاتی را که درباره اثرش مطرح میشود، بشنود. اگر برنامهریزی درست باشد، دانش هنرمندان حاضر در جشنواره و آثارشان، بالای 60-70 درصد ارتقا خواهد داشت.»
این هنرمند در پایان درباره تعامل فرهنگی در چنین گردهمآییها، توضیح میدهد: «وقتی با فرهنگهای متفاوت و ملموس رودررو قرار بگیریم، تازه متوجه هویت اصلی آن میشویم. اندیشه ما نسبت به آن فرهنگ تغییر میکند و کامل میشود و متوجه میشویم نباید به یک منبع اکتفا کنیم. میتوانیم فرهنگ مناطق دیگر را بشناسیم و شاید تصمیم بگیریم در اجرای آثارمان از آثار بومی مناطق دیگر هم استفاده کنیم. این حداقل تغییری است که ایجاد میشود. وقتی فرهنگها مرتب باهم در تماس باشند از همدیگر دور نمیشوند. همدل میشوند و تبادل اندیشه و تفکر شکل میگیرد و میتوانیم برای هر جامعه تئاتر مناسب اجرا کنیم، تئاتری که اندیشهمند باشد و تفکر انسانی را ارتقا بدهد.»