گفتوگو با یک نمایشنامهنویس؛
ناگفتههایی از شهید علی هاشمی در یک نمایشنامه منتشر میشود
محسن عظیمی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر عنوان کرد جدا از مسائل مالی، حمایتهای معنوی از نمایشنامهنویسان اندک است آن اندازه حمایت و تشویقی که از یک بازیگر میشود یک صدمش از نمایشنامهنویس نمیشود در حالیکه او شالوده و اصل کار محسوب میشود.
ادبیات دفاع مقدس براساس تجربه گرایی واقعیات جنگ و با تکیه بر جنبههای مذهبی و حماسی شکل گرفته است. این ادبیات با به تصویرکشیدن پیامدهای مخرب جنگ و مسائل انسانی، سعی در روشنگری و ثبت دورهای از تاریخ کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارد.
در این بین، نمایشنامه نویسی دفاع مقدس یا ادبیات نمایشی دفاع مقدس هم گونهای از ادبیات نمایشی است که هویت خود را از خاطرات، گزارشها، زندگینامهها و یادداشتهای رسمی به دست آورده است که مسائلی چون رزم ، شهادت، اسارت، فداکاری، ایثار، مجروحیت و زندگی رزمندگان را نشان میدهد.
بنابراین از دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق تاکنون یکی از گونههایی که در هنر ما ایجاد شده،گونه هنری دفاع مقدس و مقاومت است که این در تئاتر ما نیز چون جریان تئاتر انقلاب و دفاع مقدس یا تئاتر مقاومت شکل گرفته و جزو نمایشهای مذهبی هم طبقهبندی میشود هر چند این طبقه بندی شاید خیلی مبنای علمی هم نداشته و تفاوتهای زیادی بین نمایشهای دفاع مقدس و مذهبی وجود داشته باشد.
در دهه اخیر شاهد هستیم که بخشی از این کارها سفارشی و بخشی دیگر نیز نمود زیادی در جامعه به ویژه شهرهای دیگر پیدا نکردهاند، بخشی از کارهای میدانی توانسته مردم را جذب خود کند اما به لحاظ صحنهای شاهدیم که خیلی این دست کارها مورد اقبال عموم و حتی انگیزه نمایشنامهنویسان برای نگارش کارهای جدید نبوده است، هر چند که دفاع مقدس ما اقیانوسی است که شاید یک قطره از آن نیز هنوز برداشت نشده باشد.
محسن عظیمی متولد ۱۳۵۸ کرمانشاه، از اواسط دهه هفتاد به شکل تجربی در زمینه نمایشنامهنویسی، کارگردانی و بازیگری تئاتر فعال بوده و اواسط دهه هشتاد فعالیتش را در تهران ادامه داده است. برخی از آثار منتشر شدهاش شامل : «چرخ»، برگزیده ده اثر بخش نمایشنامهنویسی سیوپنجمین جشنواره تئاتر فجر، «آجر»، برگزیده بخش نمایشنامهنویسی سیوسومین جشنواره تئاتر فجر، «6410»، نمایشنامه سوم پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، «همیشه همهچیز یهجور نیست»، متن دوزبانه، نامزد دریافت جایزه اولی نامزد هفتمین دوره آثار ادبیات نمایشی ایران و برگزیده اولین جشنواره نمایشنامهنویسی افراز است.
برخی از آثار اجراشدهاش نیز : «همیشه همهچیز یهجور نیست»، در دانشگاه میسهال شیکاگو، «به من نگو لیدی گاگا»، در سلیمانیه کردستان عراق. «آخرین باران بهاری» در جشنواره تئاتر فجر. «هجده»، سالن انتظامی خانه هنرمندان ایران. «اتاق سیاه» در سالن کوچک محراب. «گنجشکک اشیمشی» در سالن پرویز پرستویی. «هیله» در سالن فنیزاده. «چرخ» در سیوپنجمین جشنواره تئاتر فجر و ... اجرا شده است.
وی عضو نویسندگان خانه کتاب، اهل قلم و عضو انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتر است.
درباره انتشار نمایشنامه «هلی بُرن» که درباره شهید علی هاشمی است و همینطور وضعیت نمایشنامه نویسی دفاع مقدس به گفتوگو با عظیمی نشستیم که در ادامه میخوانیم:
*به عنوان سؤال نخست بفرمایید آقای عظیمی شرایط را در عرصه نمایشنامهنویسی به ویژه تئاتر دفاع مقدس به چه صورت میبینید آیا ارزیابی شما شرایط بهتری نسبت به گذشته است یا خیر؟
-من به شخصه احساس میکنم فضا نسبت به گذشته بهتر شده است منتها مقداری نیاز داریم که در این زمینه نگاهمان را به آثار دفاع مقدس تغییر دهیم.
*منظورتان را در این زمینه شفافتر میفرمایید، آیا منظورتان با مسئولان است یا نمایشنامه نویسان؟
-ببینید یکی از معضلاتی که این روزها ما در این حوزه شاهد هستیم این است که عدهای نگاه متعصبانه و جزمی به این عرصه دارند بدین معنی که وقتی یک نویسنده میخواهد متنی را بنویسد مدام با این نقطه نظرات روبه رو میشود که نگاههای متفاوتی نداشته باشد درحالیکه این عرصه هم چون دیگر عرصهها میبایست نقد شود حتی عملیاتها مورد نقد قرار بگیرد و اشتباهاتی که در آنها صورت گرفته ، دربارهاش صحبت شود.
من نظرم این است که باید فضای نویسندگی را در حدی باز کنیم که حتی آدمها و اشتباهات و فعالیتهایشان را هم نقد کنیم. نمایشنامه یعنی به چالش کشیدن. من نویسنده نباید فقط از افراد و موقعیتها تعریف کنم درستش این است که همه چیز را بگوییم.
اما در این بین خیلی مسائل، موضوعات و حوادثی هم در حوزه دفاع مقدس هست که هنوز راجع به آنها حرف زده نشده است.
*الان با شرایط مالی که در عرصه تئاتر پیش آمده شرایط نمایشنامه نویسان نسبت به کارگردانها و نویسندگان به چه صورت است؟
-قطعا در این شرایط اوضاع ما به مراتب بدتر است، حمایت مالی که اصلا خوب نیست. قرادادها و پروژههایی که بسته میشود حتی به زحمتش هم نمیارزد. خود من پنج ماه درگیر یک سوژه بودهام که واقعا با عشق روی آن وقت گذاشتم و اگر به مسائل مالی آن نگاه میکردم یک ماه هم نباید وقت میگذاشتم، به هرحال در این عرصه میبایست مسائل مالی بهتر شود و به قولی سر کیسه شل شود تا نمایشنامهنویسان هم انگیزه کافی برای نوشتن داشته باشند، در هر صورت همه این افراد هم زندگی دارند و باید خرج و مخارجشان بگذرد.
*آیا به میزان لازم برای تولید نمایشنامههای ایرانی، نمایشنامه نویس پرورش داده شده است؟
-قبل از اینکه پرسش شما را پاسخ دهم به این نکته اشاره کنم که یک اشکال بزرگ دیگر در بحث نمایشنامهنویسی ما جدا از مسائل مالی، عدم حمایتهای معنوی است چرا که آن حمایت و تشویقی که از یک بازیگر ستاره میشود هیچوقت و حتی یک صدم آن از یک نمایشنامه نویس نمیشود و این خود یک معضل است بنابراین حق یک نویسنده از درصد یک پروژه که سرمایه گذار داشته باشد خیلی اندک است درحالیکه نقش این نویسنده خیلی پررنگ و اصل کار بر دوش او است.
الان شرایط طوری شده که خود کارگردان، بازیگر و گروه، نمایشنامه مینویسند اما کسی که متخصص این عرصه باشد کمتر حضور دارد.
برگردیم به پرسش شما، باید بگویم که واقعا ما نمایشنامه نویس متخصص در عرصههای مختلف از جمله دفاع مقدس خیلی کم داریم، الان شرایط دیگر طوری شده که خود کارگردان، بازیگر و گروه ، نمایشنامه مینویسند اما کسی که متخصص این عرصه باشد کمتر حضور دارد.
نکته دیگر این است که ما اصلا خودمان هم نمایشنامه نویسی تخصصی را جدی نمیگیریم هر کسی به خودش اجازه میدهد وارد این عرصه بشود و چهار دیالوگ بنویسد و خود را نمایشنامه نویس بداند متأسفانه در این زمینه کارگاه هم کم برگزار میشود من خودم تجربیاتی در این زمینه دارم که هیچ حمایتی از این کارگاهها هم صورت نمیگیرد، من خیلی از بچههای شهرستانها را میشناسم که به دلیل عدم حمایت نمیتوانند در این حوزه پیشرفت کنند.
*آقای عظیمی چرا خیلی از ماها نمایشنامههای خارجی را بیشتر میپسندیم علتش چیست چرا به جای اینکه وقت برای تولید کار بگذاریم به دراماتورژ و بازنویسی نمایشنامههای خارجی بیشتر علاقه داریم؟
-خیلیها فکر میکنند چون نمایشنامه خارجی است حتما بهتر است. حتی این نمایشنامهها بیشتر جایزه هم در جشنوارهها میگیرند درحالیکه خیلی از این کارها پر از اشکال هم هستند ما هم خودمان این کارها را مقدس کردهایم و میگویند چون فلان نویسنده نوشته حتما خوب است! حتی این کارها را نقد هم نمیکنند درحالیکه اگر نمایشنامه ایرانی باشد مورد نقد جدی قرار میگیرد.
خیلی از نمایشنامههای خارجی پنجاه درصد مفاهمیش در ترجمه از دست میرود و بقیه هم آنقدر قدرت کافی ندارند که بتوانند مخاطب را جذب کنند.
*شرایط نمایشنامه نویسی در شهرستانها به چه صورت است آیا در تهران بیشتر نمایشنامهنویسان متمرکز هستند؟
-به نظر من که با توجه به محدودیتهایی که در شهرستانها وجود دارد، اما ما شاهد تولیدات خوب و نمایشنامههای ایرانی خوبی در شهرستانها هستیم. البته نمایشنامههای ایرانی خوبی هم در تهران تولید می شود منتها کم است و پیش میآید که یک نمایشنامه خوب در تهران گل میکند و سریع هم بعدش در شهرستانها کار میشود. در شهرستانها هنرمندان زیادی فعال هستند و کار میکنند منتها در همانجا هم بیشتر میخواهند بازیگر و کارگردان شوند تا اینکه نمایشنامه نویسی کنند.
من طرحی مدتها قبل به شهرستانها دادم مبنی بر برپایی کارگاههای دو روزه آخر هفته آنچنان هم هزینهای برایشان در بر نداشت ، به هرحال در شهرستانها استعدادهای خوبی وجود دارد که اگر کشف شوند مثل خیلی از هنرمندانی که الان از شهرستان شروع کردند و به تهران آمدند، میتوانند موفق باشند اما به دلیل شرایط مالی و محدودیتها نمیتوانند در برخی جاها رشد کنند.
جشنواره تئاتر فجر تنها هفت نامزد نمایشنامه نویسی را انتخاب میکند که این تعداد خیلی محدود و بدون دسته بندی مناسب است.
الان در تئاتر فجر تنها هفت نامزد نمایشنامه نویسی انتخاب میشوند که این خیلی کم است جوایزش هم ضعیف تر از بقیه حوزهها است درحالیکه نباید اینطور باشد. ما باید در این بخش نمایشنامه نویسی از جوانان تا پیشکسوتان ، تولیدات و اقتباسیها بخشهای جداگانه در نمایشنامه نویسی داشته باشیم. در حالی که شاهدیم سه داور که آن هم معلوم نیست چطور انتخاب میشوند برخی آثار را انتخاب میکنند که شاید اصلا هم قابل تأمل نباشند.
با وجود اینکه دبیر جشنواره خودش هم نمایشنامه نویس است اما باز هم چنین اشکالاتی را در این بخش میبینیم.
الان شاهد هستیم که جشنواره نمایشنامه اقتباسی از سوی مرکز هنرهای نمایشی به راه افتاده است خود این میتواند یک انگیزه برای تئاتریها باشد. خیلی از نمایشنامههای خوب ما از دهه پنجاه و مسابقات نمایشنامه نویسی باقی ماندند.
*الان بزرگترین چالش را در عرصه نمایشنامه نویسی در کنار مسائل مالی چه چیز میدانید؟
-ببینید علاوه بر مسائل مالی، بحث دوم تحقیقات ناکافی در عرصه نمایشنامه نویسی است اینکه منابع محدود است و خود نمایشنامه نویس در هر عرصه مجبور است تحقیق کند. علتش هم شاید این باشد که ما ارتباطتمان با ادبیات ، داستان نویسی و شعر ضعیف شده است من الان خودم بیشتر روی ادبیات و شعر تمرکز دارم و هر چه جلوتر میروم میبینم چقدر این عرصه پربار است و حرف برای گفتن دارد زمانی که اشعار مولانا را میخوانم پی میبریم که این متریال را خارجیها ندارند ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
ما متأسفانه از اینها بهره نمیگیریم یا اینکه اساتیدمان این راه را برایمان روشن نکردند ، خودشان هم زیاد از آنها استفاده نکردند همین منابع میتواند راهی برای حرکت های بعدی نمایشنامه نویسان باشد استفاده از ادبیات غنی ایرانی با تکنیکهای نمایشنامه نویسی خیلی مهم است.
*آقای عظیمی شما در عرصه نمایشنامه نویسی این روزها فعال هستید بفرمایید مشغول نگارش چه کاری و در چه حوزهای هستید؟
-من موفق شدم تجربه جدیدی در عرصه تئاتر دفاع مقدس داشته باشم کاری با موضوع فرمانده شهید علی هاشمی انجام دادم که او یکی از شخصیتهای برجسته و بزرگ جنگ تحمیلی است و از بزرگترین سرداران ما محسوب میشود اخیرا درباره او نمایشنامه نوشتم و خیلی هم تحقیق کردم. شهید هاشمی چهارم تیر ماه سال 67 آخرین نفری بود که در جزیره مجنون باقی ماند و بعد هم ناپدید شد ، شایعات و مسائل مختلفی درباره او مطرح میشد حتی سال 85 خبر آوردند که شاید شهید شده درحالیکه سال 89 استخوانهاش پیدا شد.
اسم این نمایشنامه را «هلی بُرن» گذاشتم. مسائل مختلفی درباره شهادت شهید هاشمی مطرح میشود از جمله اینکه او یک عملیات انتحاری کرده و با آمبولانس به هلی کوپتر زده است و مسائلی از این دست. شهید علی هاشمی از عجیب ترین فرماندهان جنگ بوده که خیلی بین مردم هور و اهواز و دشتستان شناخته شده و مهم است حتی عدهای میگویند که روح او هنوز در او در آن منطقه است. وی یکی از نیروهایی بوده که توانسته مردم زیادی را برای جنگ جذب کند و حتی عراقیهایی که از دست صدام به ایران پناهنده شده بودند را جذب جنگ با بعثیها کرد.
این نمایشنامه براساس پروژه قلم روشن مرکز هنرهای نمایشی که به تازگی قرار شده 10 نمایشنامه توسط افراد مختلف تولید شود، نوشته شد و تصمیم مرکز براین است که برای جشنواره تئاتر فجر منتشر کنند.
یک نمایشنامه دیگر هم به نام سلما برای بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس نوشتم.
بازنشر از سایت خبرگزاری فارس